از اسفند بسوی بهار

در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های تُرد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
(شفیعی کدکنی)
هر سال اسفند كه می آمد جلوه زیبای  طبیعت و رقص شاخه های سبز درختان در خنكاي نسيم همراه با جنبش خوشه های گندمزار  با موسیقی خوش نوای کارون و تصنیف شاد پرستوها در آسمان و پایکوبی لک لکها بر بلندای شهر  تصویری دل انگیز و جذاب از خوزستان را نمایش می داد و نگاهها را از سراسر دنیا به خود می دوخت و در جنوب نی انبان ها و در شمال دف و سرنا آماده می شد تا جشن بهار را با سرودهای محلی برپا دارند و به نوروز بزرگ مهربانانه سلام کنند و سفره ای از نمادهای زندگی ساز به نام هفت سین بگشایند و خانه را با عطر سنبل بیارایند . اسفند آمد و زیبایی های طبیعت نیز آشکار می گردند و صدای عندلیب از روی شاخه ها می آید و گنجشکها در هوایی مطبوع به وجد آمده اند. درخت هست و کارون ترانه هایش را زمزمه می کند اما زیر درختان کسی نیست ! راه عبور از کنار گندمزار هم در انتظار قدم‌ها مانده است ! دخترک گلفروش نیز کنار جاده گل نمی فروشد ! چرا اسفند چنین است ؟ همه می دانند کرونا سفیر مرگ است و در میان جاده و درون شهر و روی چمن و حتی کنار گندمزار به کمین نشسته است تا بهار را از همه دریغ کند ! و مردم ، امسال حضور اسفند را با گلدان‌های درون حیاط خانه احساس می کنند و بوی بهار با نهیب بر کرونا میان انبوهی از خاطره های خوب که امیدوارانه دوست داریم دوباره تکرار شوند استنشاق می شود .
در این اسفند صداي همدلي در فضای شهرطنين انداز است برای فردایی که باید دوباره شكوفه ها زيباتر به بار  نشينند و صوت خوش عندليب خوش نوا به گوش  برسد.
در اين فضا همه به همدیگر مي انديشند و می دانند هر سال  جامه دران طبيعت تکرار می گردد و تماشا را به سال دیگر حواله می دهند اما صدای طبیعت را می شنوند ، شنيدن صداي طبيعت، هنر است و گوشهای شنوا هنرمندانه به صدای طبیعت با نهایت عشق  پاسخ می دهند باید مانند سالهای پیش نبود و طرحی نو برای زندگی همدیگر در انداخت   و شايستگي هاي خويش را در این طرح نو انسان دوستانه نشان داد؛ امسال ماه اسفند يك مدرسه است با نو آموزاني كه به فردای انسانها انديشه مي كنند و این ماه را فرصت مناسبي برای آموختن چگونگی استقبال از بهاری می دانند که با همه سالها تفاوت دارد و كتاب طبيعت در این بهار، درس زيبايي ها و باهم بودن و زندگی سازی را با مهرباني  ثبت خواهد كرد و بهار که موسم رویش و شکوفه زدن شاخساران و تازه شدن است این بار برای تازه شدن زمین و لذت مخلوقات با پدیده ای به نام کرونا می جنگد تا راه بسوی تابستان باز شود .
اسفند خوزستان زیباترین تابلوی زندگی است كه انسان هاي روزگار براي دانستن به آن عمیق و از روی تامل می نگرند ؛ اگر کسی نیست ، ولی چغازنبیل  ، سازه های آبی ،لاله زارها ، نرگس زارها و نمادهای دفاع مقدس هستند و مردم برای اینکه درکنار هم باشند حتی از نگاه بر این تابلوی زیبا هم خود را محروم می کنند تا دوباره روزهای خوش باهم بودن فرا رسد و در موسیقی چیک چک فلش دوربین ها درون طبیعت و در ساحل کارون عکس یادگاری بگیرند و رنج غربت را از پیکر ها بزدایند. صدای غربت رمل هاي فكه ، خاک شلمچه ، یادمان طلاييه ، دشت آزادگان ، خرمشهر ، آبادان ، اروند بیشتر به گوش می رسد اما چاره ای جز شکیبایی نیست  
در این اسفند همراه با دانایی خانه تكاني کنیم و غبارها را بزداييم و از پشت ماسک ترانه های بهاری را زمزمه کنیم و خوش آمدگوییم  که استقبال در امسال توجه به فاصله هاست که فاصله ها با همراه بودن و شناخت و رعایت قواعد برداشته خواهند شد .
فاصله ها درسی خواهند بود که فردا گوشه چشمي بر اندام نحيف اما ستبر و نستوه اين ديار كهن انداخته شود ؛ ... براي بهبودي اوضاع  بايد همراه با کارون ترانه زندگي خواند ، به یاد مرداني كه زندگی بخشیدند و تصاويرشان از درون قاب پيوسته لبخند مي زند باید در خانه ماند تا بذر لبخند بر لبها پاشید .   
روزها می آیند و می روند و لاله ها هرساله سر از خاک بر می آورند و در این اسفند اندکی فاصله بگیریم تا بمانیم برای روزهای دیگری که می توان گلها را بویید و زیر درخت نشست و کنار گندمزار قدم زد . فرصت را قدر بدانيم .