زرداندیشی

ساخت وبلاگ

برای ارج گذاری به اهالی شریف رسانه لازم است تا با یک مرزبندی به پالایش عرصه خبری التفات نماییم تا تلاشها و زحمات خبرنگاران فرهیخته تحت الشعاع خبرسازان زرد اندیش قرار نگیرد قضاوتهای بعضی از رسانه ها ی زرد اندیش درمورد عملکرد مدیران ،جامعه را از بی تحلیلی و بیزنس مداری فضای رسانه ای نگران نموده است ، شیوع ویروس زرد اندیشی رسانه ای به تدریج درحال تغییر گفتمان عقلانی و خلق واژه هایی متنافر با ادبیات ایرانی است که نیاز به تجدیدنظر و تدوین قوانین متناسب با جامعه خبری و توجه به قواعد روزنامه نگاری توسط نخبگان و دانایان علوم ارتباطات و قانونگزاران دارد ! یادداشتهای بی مغز نارسیسیسمی ،ماجراجویی های گانگستریسم ، شکستن حریم خصوصی ، راه اندازی اتاق فکرهای دگم بدون خروجی،عدم توانایی درشکل دهی افکار عمومی، غفلت از امربه معروف و نهی از منکر ،تلاش برای انزوای منتقدان منصف چنان بر عرصه خبری چنگ انداخته است که هرگونه تغییر در جهت بهبود شرایط و مصالح مردم منوط به تامین مطالبه شخصی خبر سازان هیاهو طلب شده است و این روند بداخلاقانه که هرگز در قاموس دینی نمی گنجد تهدید جدی مدیریت هاست ! وضعیت بد اقتصادی رسانه های مستقل و شرایط نامساعد معیشتی خبرنگاران پاک و نیک اندیش توان مقابله با این روند را از آنان سلب نموده است.
این آفت خطرناک خودبزرگ بینی رسانه ای و کوتوله پنداری جامعه ، شیوه ای است که پذیرش مسئولیت از سوی دلسوزان خردمند اخلاقمدار را منتفی می سازد و مدیریت اجرایی در صورت استمرار و عدم چاره اندیشی با مشکل جدی روبرو خواهد شد. 
متاسفانه سیاه نمایی و چشمها را بر کارخوب بستن بتدریج با رشد فزاینده درحال غلبه بر رفتار نجیبانه و مومنانه رسانه ای می باشد! ضمن اینکه افراد مبتلا به بیماری مزمنِ منفی گرایی و بدبینی را امید به بهبودی نیست اما لازم است تا هوشیارانه نگذاریم ادبیات لمپنیسم این طیف به گفتمان عمومی تبدیل شود ! 
مدیران با ارائه گزارشهای محکم و مستدل می توانندعرصه را بر سهم خواهان خلوت گزین تنگ نمایند و با روش همسو با فرهنگ جامعه، رضایت مندی و مشارکت مردم را در اجرای برنامه ها فراهم کنند و با دقت در تصمیم ها با غلبه نگاه مردم دارانه، گسترش و نفوذ منفی نگری در لایه های اجتماعی را بی اثر سازند، متأسفانه غفلت از گزارش به مردم از یک سو و بخشی نگری سازمانی از سوی دیگر ، میدان را برای منفی گرایان و رانتجویان باز نموده است تا در این پروسه بتوانند بخشی از سرمایه ها را به خدمت خویش در آورند و بر روند اجرا آسیب وارد نمایند به نحوی که مدیریت اجرایی مجبور شود به جای برنامه های دراز مدت به اقدامات ضربتی جهت اقناع افکارعمومی روی آرد و در چنین روندی این طیف ،قهرمان باورها خواهند شد! ، همراهی بخشی از جامعه در نگاه تقابلی با مجریان چالشهایی را برای مدیریت ها بوجود می آورد که از میان چالشها عبوربرای نیل به استراتژی به دشواری صورت می پذیرد و دراین دشواری بسیاری از فرصتها به هدر می روند و هزینه ها مضاعف و ختی تلف می گردندکه درجامعه فرصت سوز ، انتظار خلاقیت و شکوفایی عبث است .

چشم پوشی بر توانمندی دیگران یک بیماریست به زبان ساده باید گفت حسادت است و حسودان هرگز آرامش نخواهند داشت ،. مدیران عملکردها را پنهان نسازند و صادقانه به مردم ارائه کنند و باور داشته باشیم آنها بهترین و صادقترین داور هستند و خلع سلاح منفی گرایان سود جو و خود برتربین که هرگز به امید و امیدواری نمی اندیشند را نیز دربرخواهد داشت .

ضمن اینکه به منتقدان صاحب اندیشه باید توجه جدی نمود و با جمع بندی نظرات و آنالیز پیشنهادات خردمندانه می توان به راهکارهای منطقی جهت حرکت شتابنده دست یافت. مدیران با ارتقا آستانه تحمل ،عملکرد دستگاه را در ویترین شیشه ای بگذارند و ساز و کارهای پاسخگویی را در دستگاه اجرایی ایجاد کنند و به روشهای تعاملی بیش از تقابلی بپردازند البته اعتراف به قصور در امور به هردلیل و عذرخواهی ازمردم بهترین روش اعتماد سازی است و چنین رویکردی علاوه بر مشارکت اجتماعی سره را از ناسره سوا می نماید.
باانتقال مطالبات و بیان ضعف و قوتها در راستای تقویت مدیریت جامعه و امید زایی تلاش شود و نگذاریم با فضا سازی ، مدیریتها مخدوش و افکارعمومی مایوس گردد که بالندگی و شکوفایی مولود قدرشناسی و قدردانی است ، هرچه قدر شناس باشیم جامعه چند برابر قدر دانی خواهد کرد ، انصاف را رعایت کنیم .

شوشتر نگار...
ما را در سایت شوشتر نگار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : savaremehro بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 15:44